محل تبلیغات شما
به نام خدا خداوند مهربان این قسمت کلا به مریزیم ربط داره مثل قسمت قبل که ازاول به مدرسم ربط داشت به نام خداییکه دراین دنیای بزرگ غیراون کسی رو ندارم من شنیدم خیلیا میگن غیرخدا کسیرو ندارن ولی بعد میبینم اووووه چقددد سرشون شلوغه پر فامیلو دوست رفیقو خانواده ووو ولی من واقعن تنهام سه روز ازماه رمضان سال ۹۹میگذرد هرشب اذان روزمو باز کردنی مثل کودک گریه میکنمو باخدا حرف میزنم امشب گفتم خدا تورو خدا من فقط تورو دارما اگه اونم نداشته باشم حالم طوری میشه انگار

بالاخره مریزی خودموتصمیم گرفتم از یازده سالگیم مخفی کنم تامادرم نفهمد تاغصه نخوره

تولد شد کودکی دردیار خراسان

دوران ابتدایی تادبیرستان واتفاقات دانشگاه

خدا ,مثل ,ولی ,قسمت ,تورو ,ربط ,به نام ,امشب گفتم ,گفتم خدا ,میزنم امشب ,حرف میزنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهدای شاخص